Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7803 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
zone
U
دفاع منطقهای
zones
U
دفاع منطقهای
zone defence
U
دفاع منطقهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sector scan
U
کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
regional forces
U
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
samisch variation
U
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence
U
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence
U
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
regional
U
منطقهای
regionally
U
منطقهای
territorial
U
منطقهای
zonal
U
منطقهای
zonular
U
منطقهای
zonary
U
منطقهای
area evacuation
U
اخراجات منطقهای
area fire
U
اتش منطقهای
area interdiction
U
ممانعت منطقهای
area target
U
اماج منطقهای
area monitoring
U
مراقبت منطقهای
area target
U
هدف منطقهای
circuit court
U
دادگاه منطقهای
area study
U
بررسی منطقهای
zone refining
U
پالایش منطقهای
zone purification
U
تصفیه منطقهای
area defense
U
پدافند منطقهای
area signal center
U
مرکزمخابرات منطقهای
regional development
U
توسعه منطقهای
regional center
U
مرکز منطقهای
regional economy
U
اقتصاد منطقهای
regional gap
U
شکاف منطقهای
regional network
U
شبکه منطقهای
carpet bombing
U
بمباران منطقهای
area evacuation
U
تخلیه منطقهای
regional projects
U
طرحهای منطقهای
area confinement facility
U
بازداشتگاه منطقهای
regional trade
U
تجارت منطقهای
territorial
U
محلی منطقهای
area bombing
U
بمباران منطقهای
one on one
U
دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense
U
دفاع وزارت دفاع
zonal tournament
U
تورنمنت منطقهای شطرنج
area sampling
U
نمونه گیری منطقهای
regionalist
U
منطقهای ناحیه گرای
regional planning
U
برنامه ریزی منطقهای
regionalistic
U
منطقهای ناحیه گرای
convalescent center
U
بیمارستان ثابت منطقهای
area control center
U
مرکز کنترل منطقهای
demolition belt
U
کمربند تخریب منطقهای
redeployed
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploys
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploying
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
plastic zone
U
منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
deprossion
U
منطقهای با فشار بارومتری نسبتا کم
redeploy
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
self defense
U
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
free zone
U
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
extended defense
U
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
effective beaten zone
U
منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
cyclone
U
منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
cyclones
U
منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
watershed
U
منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watersheds
U
منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
carpet bombing
U
توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
intermediate area
U
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
third area conflict
U
جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
area search
U
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
uncovered
U
بی دفاع
one man block
U
تک دفاع
pleading
U
دفاع
parried
U
دفاع
parries
U
دفاع
parry
U
دفاع
parrying
U
دفاع
apologias
U
دفاع
apologia
U
دفاع
fencing
U
دفاع
tae
U
دفاع با پا
advocation
U
دفاع
defense
U
دفاع
answers
U
دفاع
answering
U
دفاع
munition
U
دفاع
defend
U
دفاع
vindication
U
دفاع
defence
U
دفاع
defends
U
دفاع
advocacy
U
دفاع
defended
U
دفاع
defending
U
دفاع
answered
U
دفاع
block
U
دفاع
czech defence
U
دفاع چک
answer
U
دفاع
blocked
U
دفاع
blocks
U
دفاع
defenses
U
دفاع
synoptic situation
U
شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
ego defence
U
دفاع خود
kwon
U
دفاع با دست
fencible
U
قابل دفاع
makki
U
دفاع کردن
legitimate defence
U
دفاع مشروع
dutch attack
U
دفاع برد
extended defense
U
دفاع گسترده
meran defence
U
دفاع مران
kake uke
U
دفاع قلابی
fullback
U
دفاع پوششی
right of self preservation
U
حق دفاع از خود
implead
U
دفاع کردن
age ake
U
دفاع بالارونده
right of self defence
U
حق دفاع مشروع
alekhine's defence
U
دفاع الخین
indefensibility
U
دفاع ناپذیری
hasty defense
U
دفاع تعجیلی
to defend
[from]
U
دفاع کردن
[از]
replication
U
رونوشت دفاع
internal defense
U
دفاع داخلی
janisch defence
U
دفاع یانیش
janisch defence
U
دفاع شلیمان
in self defence
U
برای دفاع
juji uke
U
دفاع ضربدری
active defense
U
دفاع عامل
mikazuki uke ushiro geri
U
دفاع هلالی
double guard
U
دفاع با دو دست
position defense
U
دفاع موضعی
polish defence
U
دفاع لهستانی
buckler
U
دفاع کردن
plea of accused
U
دفاع متهم
pirc defence
U
دفاع پیرک
catenaccio
U
دفاع بتونی
pillsbury defence
U
دفاع پیلزبری
pierce the block
U
شکافتن دفاع
philidor's defence
U
دفاع فیلیدور
perceptual defense
U
دفاع ادراکی
classical variation
U
دفاع ارتدوکس
closed variation
U
دفاع تاراش
composite defense
U
دفاع مرکب
parry of debate
U
دفاع درمنافره
national defense
U
دفاع ملی
position defense
U
دفاع یا پدافندثابت
propugn
U
دفاع کردن از
dory defence
U
دفاع دوری
deraign
U
دفاع کردن
deliberate defense
U
دفاع بافرصت
defensive board
U
دفاع سبد
morote uke
U
دفاع دوتایی
defense in place
U
دفاع در محل
defense in depth
U
دفاع در عمق
morote uke
U
دفاع با دست
nagashi uke
U
دفاع پرسی
backfield
U
دفاع نفوذی
ball hawking
U
دفاع خوب
national defence
U
دفاع ملی
benoni defence
U
دفاع بنونی
damiano's defence
U
دفاع دامیانو
d. armour
U
اسلحه دفاع
offensive block
U
دفاع تهاجمی
opened
U
بی دفاع واریز نش
yogoslav defence
U
دفاع یوگوسلاو
defends
U
دفاع کردن
defends
U
دفاع کردن از
defending
U
دفاع کردن
department of defense
U
وزارت دفاع
defended
U
دفاع کردن
defended
U
دفاع کردن از
defend
U
دفاع کردن
defend
U
دفاع کردن از
yogoslav defence
U
دفاع پیرک
daylight
U
نفوذ در دفاع
defending
U
دفاع کردن از
war department
U
وزارت دفاع
opened
U
خط بازبی دفاع
open
U
بی دفاع واریز نش
open
U
خط بازبی دفاع
two knights' defence
U
دفاع دو اسب
two man block
U
دفاع دونفره
uchi uke
U
دفاع از داخل
vindicative
U
دفاع کننده
stand
U
دفاع مداوم
coverage
U
دفاع پوششی
ward off
U
دفاع کردن
untenable
U
غیرقابل دفاع
penetrates
U
نفوذ در دفاع
penetrated
U
نفوذ در دفاع
the right of self-defence
U
حق دفاع از خود
openings
U
شکافتن دفاع
opening
U
شکافتن دفاع
answers
U
دفاع کردن
answering
U
دفاع کردن
answered
U
دفاع کردن
answer
U
دفاع کردن
penetrate
U
نفوذ در دفاع
fend
U
دفاع کردن
defensible
U
قابل دفاع
defensible
U
دفاع پذیر
defensible
U
دفاع کردنی
self-defence
U
دفاع از خود
opens
U
خط بازبی دفاع
robatsch defence
U
دفاع روباتش
secretary of defense
U
وزیر دفاع
pleads
U
دفاع کردن
Recent search history
Forum search
2
make the case? به فارسی چی میشه
0
وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com